سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خودی

اعلام کاندیداتوری شنبه 88/2/19 ساعت 1:34 عصر

روزنامه زیر گنبد کبود وابسته به حزب 22 خردادی بیانیه ای به این شرح منتشر کرد

به نام حضرت عشق 

در راستای استفاده هرچه بیشتر از نیروهای  متخصص و آگاه و متنوع در انتخابات اینجانب حسن عباسی اعلام کاندیداتوری برای ریاست جمهوری می نماییم .

لذا برای شما ساکنان این مرز و بوم اسامی وزیران و دلایل این انتخاب شایسته و بایسته را اعلام می دارم.

1. مهندس خودم ریاست جمهور :

زیرا را در تمام خوابگاه 4 مرا انسانی رئوف ، مهربان ، میانه رو ، بی طرف ، عاقل و زرنگ می دانند . از همان بچگی دوستام مرا همیشه در بازی ها به عنوان داور انتخاب می کردند ( نه به این خاطر که بازی را خراب می کردم ) به این دلیل که مرا انسانی مصلح می دانستند . هیچ وقت نامردی نکردم برای همین تمامی دوستانم به من لقب ساده لوح بزرگ را دادند .

2 . مهندس قاسم محمدی ، وزیر فرهنگ :

از آنجایی که این انسان پاک همیشه در راستای فرهنگ سازی گام های ارزشمندی برداشته است ( مثلا هیچ وقت از کمد دوستش بدون اجازه چیزی بر نمی دارد وفقط از کمد اتاق های کناری دزدی میکند) و همچنین هیچ وقت دیده نشده است که ایشان با صدای بلند در خوابگاه آهنگ گوش کند ( موبایل 1100 دارد ) و همچنین از آنجایی که اگر کسی حرفی خلاف ایشان بزند این شخص به نرمی ارشاد می کند واگر نپذیرفت به شدت ارشاد می کند من حسن عباسی ایشان را به عنوان وزیر فرهنگ وارشاد خود انتخاب کرده ام

3 . مهندس اسحاق فدایی ، وزیر خزانه داری :

حتما از این وزارت خانه تعجب می کنید ولی شما باید از تدبیر من بسیار خوشحال باشید زیرا با توجه به داده های من در زمان ریاست جمهوری بعضی ها 6 میلیارد گم شده است وهنوز پاسخ گو کسی نشده است من این وزارت خانه را برای توجیح گم شده پول ها برای روشنایی اذهان عمومی انتخاب کرده ام .

و حال دلیل انتخاب ایشان :

اول این که ایشان آب از دستش برای کسانی غیر از ما نمی چکد ، دوم این شخص وقتی درجایی سرمایه گذاری می کند ( رخت شور خانه خوابگاه 4 ) کاری می کند که از در آمد باقی سرمایه گذاران کم و ببر دارایی وی افزوده شود و سوم ایشان ذهنی بسیار توجیح گر دارد بحدی که من  ( خود که استاد سفسته هستم ) هنوز نتوانسته ام چیزی را برای ایشان اثبات کنم و چهارم برفرض اثبات به ایشان ، این شخص می تاواند با طرح مشکلات واحی به دولت بعد از من روی آن را بپوشاند .

4 . مهندس حمید شجاع الدینی ، وزیرخارجه ک

از آنجایی که ایشان درس زبان انگلیسی را باتک ماده پاس کرده است ( تمامی دوستان من هنوز قادر به این کار نیستند ) واز آنجایی که کسی از حرف زدن های ایشان سردر نمی آورد (  همش حرف سیاسی می زنه ) و از آنجایی که کمتر پیش می آید که در دانشکده یافت شود و از آنجایی که با تمام قدرت سر حرف اش است ( نمونه اش همین دفتر ... خودمان ) و از انجای که ایشان هم مثل ما تا کنون خارج نرفته است ، ایشان را برای این سمت انتخاب کرده ام .

5 .  مهندس  مهدی یگانه ، وزیر جنگ :

دلایل بسیار زیادی برای انتخاب ایشان به عنوان وزیر جنگ دارم که برای فهمیدن بسیاری از دلایل آن باید ایشان را ببینید و برای فهمیدن بسیار بیشتری باید با ایشان گفت و شنود داشته باشید .

الف ) ایشان همیشه مصلح به سنگ می باشند

ب ) اگر با ایشان راه نیایید شما را دوشمن فرضی می نامد و .....( نمونه اش با وزیر خارجه خودمان که قبلا اشاره ای به آن شد )

ج ) ایشان هم در اثر موارد ( 100% )  به حرف مخالف خود گوش نمی دهد

د ) ضرب دست ایشان ( سنگ) برای جنگ های از راه دور بسیار عالی می باشد ( من خود شاهدی بر این مدعا بوده ام )

.........

6 . مهندس صادق رحمانی ، وزیر اطلاعات :

من و تمامی دوستانم بعد از عمری با ایشان بودن هنوز نتوانسته ایم بفهمیم ایشان چه کاری می کند و این همه اطلاعاتی که دارد از ..... را از کجا می آوردو جالب این که روی این اطلاعات می توان برنامه ریزی کرد ( 50% درست و 50% اشتباه )

در پایان اعلام می دارم که هنو ز کابینه این جانب نیاز به انسان های کار کشته ای برای باقی وزارت خانه ها می باشد لذا از تمامی کسانی که می خواهند در کابینه من شرکت کنند خواهشمند ام که مبلغ قابل توجهی را به اتاق 111 خوابگاه 4 واریز نموده تا آنها نیز بتوانند در این مناقصه شرکت کنند

باتشکر حسن عباسی


نوشته شده توسط: حسن عباسی

واکنش به اظهارات کرباسچی درباره «فاجعه احمدی‌نژاد»
یکی از بینندگان «تابناک» با ارایه پاسخی به مطلب «فاجعه‌ای به نام عدالت در 4 سال احمدی‌نژاد» آقای غلامحسین کرباسچی، نوشته است: «نلسون ماندلا»، رهبر مبارزه با تبعیض و آپارتاید، می‌گفت: 27 سال زندان و مبارزه من، خط پایان نیست بلکه همواره شروعی دوباره است.

او معتقد بود، زندان درگیری بین وجدان با اصولی است که پیروی از آنها باعث سرافکندگی خواهد بود. همه مردم باوجدان و کسانی که می‌اندیشند و احساسات عمیق دارند، در تمام کشورها دچار چنین کشاکشی هستند. باید به قوانین دور از عدالت اعتراض کرد و عارضه آن یعنی زندان را پذیرفت. کسی که نتواند به ظلم و استبداد اعتراض کند، نمی‌تواند برای نیل به جامعه دلخواه، مؤثر باشد.

این مقدمه را از این رو نوشتم که از جنابعالی بپرسم: آیا دوران بازداشت و دادگاه و زندان حضرتعالی، برای نیل به کدام یک از اهدافی که در بالا اشاره شد، بود؟

گفته‌اید که مهمترین چالش رئیس‌جمهور، کسری بودجه 44 هزار میلیارد تومانی است، آیا صادقانه فکر می‌کنید به خاطر خروج از برنامه بیست ساله با کسری بودجه فوق مواجه شده‌ایم واقعا این طور فکر می‌کنید؟ نرخ تورم 25 درصد و بیکاری 12 درصد، یک شبه زاییده شده است؟ جدا فکر می‌کنید واردات برنج، روغن، شکر و علوفه موجب رکود در تولید داخلی شده است؟

بی‌انصافی است اگر نفرمایید دولت نهم، ابرهای باران‌زا را از فضای ایران به دیگر کشورها فرستاده است تا موجبات خشکسالی را فراهم کند و اصلا فکر نکنید که بخش عمده‌ای از تولیدات گندم به نزولات آسمانی بستگی دارد.

فرموده‌اید از 30 هزار میلیارد تومان مطالبات معوقه بانک‌ها، تنها سه هزار ملیارد تومان آنها دارای وثیقه است، حتما حضرتعالی که به صورت مطالبات معوقه بانکها دسترسی دارید، می‌دانید که مطالبات معوقه، مربوط به سال‌های پس از سررسید یا عدم پرداخت تعهدات می‌باشد که قاعدتا مربوط به بیش از سه سال می‌شود که با توجه به مماشات بانک‌ها، بعضا به بیش از 12،10 سال رسیده است.

حال که حضرتعالی به این اطلاعات دست یافته‌اید، کاش برای مخاطبان خود توضیح می‌دادید که این مطالبات معوق بدون وثیقه و سررسید گذشته، متعلق به چه سال‌هایی است و چند تن از دانه‌درشت‌های آن را نام می‌بردید.

فرموده‌اید، کارنامه دولت نهم معلول قانون‌گریزی است، نفرمایید که حضرتعالی سراسر عمر پرتصدی خود را با قانون سپری کرده‌اید.

و من درمانده‌ام از این همه قانون‌مداری شما!

فرموده‌اید، در گزارش‌های تفریغ بودجه سال 85 و 86، فساد مالی گسترده به تصویر کشیده شده که حاصل تصمیمات غیرکارشناسی و هزینه‌ای دولت است. متأسفانه باز هم دانسته برای منافع خود قلم م‌یزنید چون بعید می‌دانم از شما که از هیچ، همه چیز برای خود ساخته‌اید و تصاویر شما نیز گویای آرامش خیال امروز و فردای شماست، کاری به بندگان خدایی که هشتشان گرو نه‌شان است، داشته باشید.
امیدوارم از این هشت و نه به دولت 8 و 9 نرسید!

چگونه می‌شود برحسب فرمایش شما و بر مبنای تفریغ بودجه در سال های 85 و86 هم گویای فساد مالی گسترده بوده و هم حاصل تصمیمات غیرکارشناسی و هزینه‌ای دولت، ظاهرا حضرتعالی بین تصمیمات غیرکارشناسی و هزینه‌ای با فساد مالی گسترده، تفکیکی از نظر محتوایی قائل نیستید.

فرموده‌اید که بسیاری از مطالبات فعلی، از توقعات مردم نبوده و عرق ملی مردم در 30 سال گذشته بسیار بیشتر از مسئولان فعلی است. البته بهتر بود می‌گفتید بعضی مسئولان خودمحوری که همه چیز را برای خودشان می‌خواستند.

بنده‌های خدا این مردم که شما از آنها نام می‌برید مصائبی مثل بیکاری بیشتر از 12 درصد و نرخ تورم بیشتر از 50 درصد را تحمل کردند. فراموش نکرده‌ایم که شما با ورود به شهرداری تهران، چه گلی به جمال این طبقه دارای عرق ملی زده‌اید!

البته امیدواریم شما رفاه امروز خود را مدیون این طبقه ندانید و به مطالبات معوق بانک‌ها نیز ربط ندهید، به سونامی‌های اقتصادی نیز مرتبط نکنید، به عدم دسترسی مدیران این مملکت به پنجه‌های پرفتوت خود و دوستانتان نیز وصل نکنید. به خاطر خدا بروید یک صورت از مدیران دوران خود تهیه کنید و ببینید کجا بودند و به کجا رسیدند؟ حالا براساس اینکه تاریخ دروغ نمی‌گوید و برداشت‌های ما دیگر عاطفی نیست، خوب فهمیده‌ایم که تورم‌های پدید آمده اگر برای بسیاری از افراد جامعه مصیبت بار بوده، برای فرصت‌طلبان همه چیز آورده است.
منبع تابناک

نوشته شده توسط: حسن عباسی

عوامل ترور مطهری چگونه بازداشت شدند
به اعتقاد اعضای گروه فرقان، حکومت جمهوری اسلامی تلاشی برای برقراری حاکمیت روحانیت بود. درحالی که این گروه از تز اسلام منهای آخوند پیروی می کرد. به همین دلیل به ترور شخصیت های تاثیر گذار انقلاب خصوصا روحانیون برجسته روی آوردند.
پس از پیروزی انقلاب و روی کارآمدن نظام جمهوری اسلامی در ایران، برخی از نیروها نتوانستند با شرایط جدید کنار بیایند. تشکیلات فرقان از جمله این گروه ها بودند که در مدت فعالیت کوتاه خود ضایعات جبران ناپذیری را به پیکره نظام جمهوری اسلامی وارد کرد. رهبر این گروه شخصی به نام اکبر گودرزی بود.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی قربانیان ترور، گودرزی با نام مستعار «عباس» در ده کوچکی به نام دوزان (بین خمین و الیگودرز) به دنیا آمده بود. وی بین سال های 51 و 52 از الیگودرز به خوانسار رفت و بعد از مدتی به قم رفت و ضمن اینکه در دبیرستان درس می خواند در مدرسه علمیه آیت الله نجفی نیز به صورت نیمه وقت تحصیل می کرد. بعد از مدتی در مسجد چهلستون و در مدرسه شیخ عبدالحسین درس خواند. وی با شیوه و ادبیات خاصی به تفسیر آیات قرآن می پرداخت.

به اعتقاد اعضای گروه فرقان، حکومت جمهوری اسلامی تلاشی برای برقراری حاکمیت روحانیت بود. درحالی که این گروه از تز اسلام منهای آخوند پیروی می کرد. به همین دلیل به ترور شخصیت های تاثیر گذار انقلاب خصوصا روحانیون برجسته روی آوردند.

علاوه بر ترور مفتح و مطهری لیست ترورگروه فرقان عبارت بودند از: محمد بهشتی، محمد جواد باهنر، حقی، امامی کاشانی، ناطق نوری، موسوی اردبیلی، تیمسار فلاحی، بنی صدر، خوانساری ، هاشمی رفسنجانی و حضرت آیت الله خامنه ای که با دستگیری اعضاء و رهبری گروه ادامه ترورها متوقف شد.

نحوه دستگیری عوامل ترور شهید مطهری و گودرزی رهبر این گروه از زبان جمال اصفهانی(1) و محمد عطریانفر(2) از مسئولان پرونده فرقان موضوع گزارش پیشرو است که در پی می آید.

حمید نیکنام، علی بصیری و وفا قاضی زاده، عاملان ترور آقای مطهری بودند که همگی از تیم جنوب شهر بودند. علی بصیری تازه از دانشگاه فیلیپین فارغ التحصیل شده و به ایران آمده بود و دانش مذهبی کافی نداشت. او تحت تاثیر گروه فرقان و گودرزی قرار گرفته و در ترور مشارکت کرده بود. حمید نیکنام و بصیری اگرچه دو روز بعد از ترور آقای مطهری بازداشت شدند اما هیچ معلوم نبود که آنها قاتل مطهری باشند.

نیکنام به خانه یکی از اقوام خود در قزوین رفته بود و آنجا یکی از فامیل های او در بحث ها متوجه شده بود که او مواضع ضدروحانیت و فرقانی دارد؛ به کمیته گفته بود و بدین ترتیب نیکنام در خیابان بازداشت شد بدون اینکه کسی بداند او قاتل آقای مطهری است.

بصیری هم در چاپخانه کار می کرد. اطلاعیه ای که پس از ترور آقای مطهری پخش شده بود روی یک کاغذ A4 رنگی بود که ما وقتی سرنخ آن کاغذ را گرفتیم به چاپخانه ای رسیدیم که بصیری یکی از کارگران آنجا بود و وقتی سراغ بصیری را گرفتیم و به خانه اش رفتیم، او فرار کرد و از چینه دیوار افتاد و بیهوش شد.

او را به بیمارستان آوردیم و پس از به هوش آمدن گفت که من قبل از انقلاب فرقانی بوده ام و بعد از انقلاب از آنها جدا شده ام. ما سرنخی نداشتیم و آنها هم منکر دخالت در قتل شهید مطهری بودند.

جالب است که شبی که بصیری را گرفتند یکی از بچه ها به نام محمد هنردوست، شهید مطهری را خواب دیده بود که یک شنل قرمز خونی را از دوشش بر می دارد و یک شنل سبز را جای آن می گذارد و می گوید که من از امشب راحت می خوابم.

این تنها «شاهد» ما برای دخالت بصیری در قتل شهید مطهری بود. شبی که ما گودرزی را گرفتیم، در راه حرکت به سمت اوین، من از او پرسیدم که قاتل مطهری کیست. او گفت که یعنی شما نمی دانید. گفتیم می دانیم ولی می خواهیم تو را امتحان کنیم و او نام بصیری و بقیه افراد را به زبان آورد.

پس از ترور مطهری و در آن شبی که همزمان به 20 خانه تیمی گروه فرقان حمله شد، اکبر گودرزی هم به طور اتفاقی در یک عملیات شبانه بازداشت شد. در پی شناسایی یک خانه تیمی و مشاهده آتشباری شدید از آن معلوم شد که این خانه بایستی اهمیت زیادی داشته باشد.

بچه ها نمی دانستند که گودرزی در کجا مستقر است، ولی امیدوار بودند که گودرزی را هم در این عملیات پیدا کنند تا این که در حمله به یکی از خانه های تیمی در خیابان جمالزاده مشخص شد مقاومت در این خانه وحشتناک زیاد است و تیراندازی و برخورد به طور گسترده صورت گرفته است. بچه ها حدس زدند که حتما این خانه از اهمیت خاصی برخوردار است و نیروهای کمکی به آنجا رفتند. مهم هم بود که در این عملیات کسی کشته نشود و همین مطالبه، سرعت عملیات را کم می کرد. بچه ها مجبور شده بودند نارنجکی را داخل خانه بیندازند.
این اقدام، هم نگران کنده بود و هم راهگشا. با انفجار دو نارنجک در آن خانه تیمی خیابان جمال زاده تهران، تیراندازی قطع شد و یک نفر از داخل فریاد زد که «نزنید، نزنید، رهبر مجروح شد». این پیام برای بچه های عملیات بسیار راهگشا بود. بچه ها به داخل خانه ریختند و دو نفر را بازداشت کردند که در میان آنها شخصی وجود داشت که مجروح شده بود و گویا همان اکبر گودرزی بود.

به گفته او در آن شب عموم بچه های فرقان یعنی حدود 60 تا 70 نفر بازداشت شدند و این گروه به کنترل درآمد. تمام سلول های بند 209 اوین پر شد و ترورها متوقف شد.
منبع تابناک

نوشته شده توسط: حسن عباسی

اصلاح طلب چیست وکیست ؟ دوشنبه 88/1/31 ساعت 7:57 عصر

اصلاح طلب چیست وکیست ؟

این سئوالی بود که از یکی از دوستانم که خود را اصلاح طلب می دانست پرسیدم . جالب بود ، ایشان در جواب من گفت :" که هر چیزی که آقای خاتمی می گوید اصلاحات است . گفتم  : "خوب اصلاحات چه می گوید. " گفت :" هر چیزی که خاتمی می گوید (!!!)"

فهمیدم که این دوستم خود نمی داند که ، چه دارد می گوید و برای همین قانع شدم و از ایشان خدا حافظی کردم.

ولی اصلاخ طلبان و خاتمی چه چیزی می گویند ؟

  1. آقای ابراهیم اصغر زاده از دوستان به اصلاخ طلب در تاریخ 6 اردیبهشت 77 در روز نامه کیهان گفته است :" علیه خدا هم می توان تظاهرات کرد."

مثل اینکه ایشان خدای را انسان می دانند و او را مانند قوم یهود دارای خطا و ناقص می داند

  1. سروش ( صبح امروز ، شهریور 78 ): در تعارض بین تکلیف دینی و حقوق بشر ، حقوق بشر مقدم است .

ایشان انسان را بالاتر از خدا می داند و بنابر این بین قانونی که انسان وضع کرد و قانونی که پروردگار امر کرده ، قانون انسان را کامل تر و برتر می داند ( البته در صورتی که وجود خدا را قبئل کرده باشند)

  1. جامعه سالم ، تیر 78 :" مظاهر دینی ، نماد عقب ماندگی است ."

اینان مسجد ، نماز ، دعا ، حجاب ، حیا و... را نماد عقب ماندگی می دانند و همجنس بازی ، فحشا ، عرق خواری و، تجاوز و .. را عین عین پیشرفت

  1. عزت ا... سحابی ( عصر آزادگان 16 دی 78 ) :" آدم و حتی معصومین (ع) خود بخود بدون نظارت مردم به طور اصولی ، در معرض انحراف هستند ."

اگر امامی معصوم است ، پس حرف عدم انحراف بخاطر وجود مردم دیگر چه صیغه ای است ( البته به زودی +هنگام انتخابات خواهیم شنید که این شخص رد صلاحیت شده است و روزنامه ها ی به اصطلاح اصلاح طلب نیز دادمی زنند که :" این بنده خدا نماز شب خوان بود و به امامان ارادت خواصی داشت و فقط به دلیل این که یک شخص را قبول نداشت رد صلاحیتش کردند )

از این دست سخنان بسیار زیاد توسط اصلاح طلبان امروز گفته می شود که دیگر مجالی برای گفتن نیست و فقط برای حسن ختام به سراغ نماد به اصلاح طلبی می روم وچند تا از سخنان ایشان را بیان می دارم.

آقای خاتمی ( روزنامه سلام ، 30 اردیبهشت 1375) :" به جرات می توان گفت در زندگی قومی که عزم تعالی و پویایی کرده است ، هیچ تحولی کارسازی پیدا نخواهد شد مگر آنکه از تمدن غرب بگذرد و شرط دگرگونی اساسی آشنایی تمدن غرب و لمس روح آن  ، یعنی تجدد است ، کسانی که با این روح آشنا نیستند ، هرگز به پدید آوردن دگرگونی سودمند در زندگی خود توانا نیستند . سوگمندانه اقوامی نظیر ما ، هنوز از آن آشنایی محروم هستیم ."

امام خمینی (ره) :" شما خیال نکنید که در غرب خبری هست . مانمی گوییم که آنها کارخانجات ندارند ، آنها درست کرده اند همه این ها را ، اما اساس انسانیت آنجا نیست ....

این غرب است که دارد اساس اخلاق انسانی را از بین می برد ، این غرب است که دارد شخصیت انسان را ازبین می برد و ما خیال می کنیم غرب همه چیز است ، ...."

البته غرب زده معروف ایران که دست پرورده انگلیس و صهیونیست بود ( تقی زاده ) سالیان سال قبل گفته بود که :" باید سراپا غربی شویم "

آقای خاتمی در عاشورای 1378 گفته است که :" جان انسان بر عقیده ی او تقدم دارد ."

وای بر ایشان که در روز پیروزی خون بر شمشیر و روز فدا کردن جان و خانواده برای اعتقاد چنین سخنی گفته است .

در این مطلب من کاری با اشخاص حقیقی ندارم ( یعنی خاتمی و اصغر زاده و....) ، بلکه صحبت من در مورد به اصطلاح اصلاح طلبان است ، آنان که مکررا اسلام را زیر پای خود نهاده اند و وقتی به مردم می رسند برای رسیدن به مقاصد خودشان دم از اسلام می زنند .

و من خدا را شکر می کنم که بیشتر ملت ایران ، اصول ( خداقل اسلام را به عنوان یکی از مبانی اصول ) را قبول داشته و بر اساس آن اصول خواستار اصلاحات می باشند .

والسلام

ادامه دارد....

     


نوشته شده توسط: حسن عباسی


خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
3269


:: بازدیدهای امروز ::
4


:: بازدیدهای دیروز ::
0



:: درباره من ::

خودی

:: لینک به وبلاگ ::

خودی


:: پیوندهای روزانه::

16آذر [64]
سربداران [15]
[آرشیو(2)]



:: خبرنامه ::